در آمدی بر توطئه کوه صهیون

ریشه های تاریخی و سیاسی پیدایش رژیم اشغالگر قدس

در آمدی بر توطئه کوه صهیون

ریشه های تاریخی و سیاسی پیدایش رژیم اشغالگر قدس

 

پ.ن : چندتا از دوستام روز زن و مادر بهم تبریک گفته بودن ... مرسی .. مرسی از همتون

         اما روز مادرو بهم تبریک نگید ... آخه  ... من واسه همه عمر از مادر بودن محروم شدم

         آرزوی اینکه یه کوچولو بهم بگه مامان  باید با خودم به گور ببرم

نظرات 7 + ارسال نظر
یاسمین(حرفهای یه دختر غمگین جمعه 22 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 21:03 http://rue.blogsky.com

سلام نگار جوون
تورو خدا این حرفو نزن...دلم گرفت...
هستن کسانیکه این موضوع واسشون بی اهمیته...
دلت شاد

رضا جمعه 22 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 21:05 http://emailiranian.persianblog.com

دوست عزیز ایام خوشتان را تبریک می گویم برای گرفتن یادگاری به وبلاگ ما سر بزنید اگر برایتان ممکن میباشد وبلاگهای من را در لینکستان خود قرار دهید تا زیر سایه شما نسیمی به ما برسد و بازدیدکنندگان شما گوچه چشمی به وبلاگ ما داشته باشند
به علت حجم بالای عکسهای آموزشی ما شما اول تمام صفحه های اینترنتی را ببندید و کمتر از 5 دقیقه صبر کنید تا وبلاگ ما لود شود خیلی خوشحال میشوم ازاین فرصت نهایت استفاده را ببرید
پیروز باشید به امید روزی که موضوع وبلاگهای من باعث ایجاد همکاری دو جانبه وبلاگهایمان شود
www.rezanaghizadeh.mg-blog.com
http://emailiranian.persianblog.com

شاذه جمعه 22 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 23:47

سلام عزیزم
خیلی خوشحال شدم کامنتتو دیدم.
باور کن بچه داشتن از نداشتنش سختتره. می دونم حسرتش کم نیست، اما این که آدم دیگه هرگز، هرگز خالی از نگرانی نمیشه آسون نیست. اصلاً نیست.
اگر فکر می کنی زندگیت به خاطر بچه از بین رفته، نمی دونم. من تو متن زندگیت نبودم. ولی تا جایی که از نوشته هات برداشت کردم، اونایی که می خواستن تو رو بکوبن و هنوزم دست از سرت برنداشتن، حتی اگه بچه هم داشتی یه روز بیرونت می کردن.
خیلی دلم می خواد بهت امید بدم. ولی نمی دونم چطوری... می دونم که آسمون هنوزم آبیه. می دونم که زندگی هنوزم جاریه. می دونم که تو سنی نداری که زانوی غم به بغل بگیری. بیشتر دوستای همسن و سال تو ان و هنوز مجردن. تازه کلی برنامه برای زندگی شون دارن که شوهر پیدا کردن در مرحله ی آخره.
عزیزم خیلی دوستت دارم و دلم میخواد شاد ببینمت.
راستی این ایمیل جدیدمه. اگه دوس داشتی باهام درددل کنی خوشحال میشم. این روزا کلی از یه دوست که مشکل مشابه تو رو داره نامه دارم. شاید نتونم کمکی بکنم. ولی نامه هاشو می خونم و جواب میدم...

پیرفرزانه شنبه 23 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 00:05 http://pirefarzaaneh.blogsky.com

خدا رو شکر کن که بچه نداشتی.و بازم خدا رو شکر کن که الان بچه نداری.

غریه ای شاید آشنا پسر خاموش شنبه 23 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 01:00 http://www.pesarof.blogfa.com

خسته نباشید عالیه وبلاگتون یه سری هم به ما بزنید خوشحال میشیم همین بای پیوند یادتون نره

نگین شنبه 23 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 13:54 http://ariai.blogsky.com

سلام نگار عزیزم....
خوبی؟
مرسی که اومدی پیش من....
راستش اونجا نتونستم درست برات توضیح بدم...
نگار جان....حتی توی دنیای مجازی هم خیلی ها منو میشناسن....خودشونو نشون نمیدن اما تمام پستارو دنبال میکنن....و همیشه هم هستن....من اینجا نمیتونم راحت باشم...اما بازم راحت تر از دنیای واقعی ام....چون بازم حرفمو میزنم...اینجا فقط تونستم حرف بزنم ولی به صورت مبهم....میدونم عزیزم...حق داری نفهمی من چی میگم....قرار نیست همه متوجه بشن من چی و کیو میگم....چون هیچکس نمیدونه....اما....فقط ازتون خواستم که درکم کنین...که سعی کنینی دردمو بفهمین...که تنهام نذارین...من اومدم اینجا مهمون این دوستا بشم...که تا آخرش دستتونو بدین به دستم....که تا اخر با هم باشی...
با هم بخندیم...با هم گریه کنیم....همیشه با هم....تا هر موقع شد....
راستی....راجع به اینکه گفته بودم از اون ۷ تا متنفرم....نه نسبت به شماها....در یه شرایط خاث بدم میاد....وگرنه خودت دیدی من همیشه به دوستام که شماها باشین میگم...عزیزم...گلم...دوست دارم....یا اونای دگیه راحت باشی بگو....اونی که من گفتم یه چیز خاصه...
منم دوست دارم....مرسی گلم....

فعلا..

نگین دوشنبه 25 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 13:35 http://ariai.blogsky.com

سلام نگار عزیزم...
کجایی...؟؟
نیومدی پیشم؟
منتظرتم گلم....خبری از خودت بهم ده....

فعلا...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد